یسعی

نگاه فلسفه تاریخی به سیاست وحیانی
یسعی

وَجَاءَ مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَی...
پنداشته و انگاشته هایی در الهیات سیاسی تاریخ که می کوشد به زندگی عمومی بشریت در ساحت سیاست، نگاهی فلسفه تاریخی داشته باشد و تدبیر عمومی ساحت زندگی جمعی بشریت را با اتکا به آموزه های وحیانی بررسی کند

یسعی

نگاه فلسفه تاریخی به سیاست وحیانی





۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دولت» ثبت شده است

 

این مطلب دو تعریف رایج از فلسفه‌ی سیاسی را توضیح می‌دهد.

 

این پرسش قابل طرح است که آیا فلسفه‌ی سیاسی یک حوزه‌ی مطالعاتی است یا یک رشته‌ی علمی تخصصی (دیسیپلین)؟ برای پاسخ به این پرسش، مروری خواهیم داشت در تعاریف ارائه‌شده توسط اندیشمندان مختلف در رابطه با فلسفه‌ی سیاسی.

لزلی ژاکوب (Lesley Jacobe) معتقد است: «فلسفه‌ی سیاسی به مسائل مربوط به آن‌چه اخلاق سیاسی می‌نمایم، می‌پردازد». اخلاق سیاسی از نظر وی، صحبت درباره‌ی شکل آرمانی حاکمیت سیاسی و قلمرو و ماهیت آن‌چه حکومت باید انجام دهد، است.

جین همپتون (jean hampton)  موضوع فلسفه‌ی سیاسی را صحبت درباره‌ی جوامع سیاسی می‌داند. یعنی پاسخ به این‌که جامعه‌ی سیاسی چیست؛ یک جامعه‌ باید چگونه باشد تا بتوان آن را جامعه‌ی سیاسی نامید؟ وظیفه‌ی فلسفه‌ی سیاسی از نظر همپتون، درک شالوده‌ی دولت‌ها در عمیق‌ترین لایه‌ها و توجیه اخلاقی آن‌هاست؛ لذا می‌تواند چگونگی سربرآوردن یک جامعه‌ی سیاسی، ملاک و معیار تمیز جامعه‌ی سیاسی خوب از جامعه‌ی سیاسی بد را توضیح دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۷ ، ۱۷:۳۷

 

این مطلب به تفاوتهای علم سیاست و فلسفه سیاسی میپردازد

 

اگرچه در روش و مسائل، فلسفه‌ی سیاسی و علم سیاست، قرابت‌های فراوانی با‌یک‌دیگر دارند، اما میان این‌دو تمایزاتی وجود دارد. علم سیاست، عمدتاً معطوف به وضعیت‌های موجود و بالفعل است و تا حد امکان می‌خواهد به‌شکل بی‌طرفانه‌ای، امور اجتماعی مانند: مسائل مربوط به قوانین اساسی، انتخابات، موازنه‌های قدرت و اثر احکام قضائی را تحلیل کند. اما فلسفه‌‌ی سیاسی نگرش‌هایی در مورد حیاتِ باسعادت اجتماعی ارائه می‌دهد؛ این‌که چه ارزش‌ها و سازمان‌هایی باید حاکم باشند تا امور مردم و جامعه را بهتر تمشیت کنند.

آغازگر فلسفه‌ی سیاسی، پرسش درباره‌ی رابطه‌ی فرد با جامعه و هم‌چنین کاربرد مفاهیم اخلاقی در حیطه‌ی اجتماعی است؛ بدین‌مناسبت به اقسام مختلف دولت می‌پردازد و عوامل و شرایط تشکیل‌دهنده‌ی نظام سیاسی معتبر، عدالت اجتماعی و منشاء مشروعیت حکومت را مورد بررسی قرار می‌دهد.

این‌ها عناصری هستند که می‌توان با رویکرد وجودشناسانه‌ به انسان و نقش انسان (انسانِ تعریف‌شده در نظام فلسفی) در جامعه و تأثیر جامعه و عناصر سیاسی در شکل‌گیری شخصیت آدمی، آن‌ها را بررسی کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۴۱