یسعی

نگاه فلسفه تاریخی به سیاست وحیانی
یسعی

وَجَاءَ مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَی...
پنداشته و انگاشته هایی در الهیات سیاسی تاریخ که می کوشد به زندگی عمومی بشریت در ساحت سیاست، نگاهی فلسفه تاریخی داشته باشد و تدبیر عمومی ساحت زندگی جمعی بشریت را با اتکا به آموزه های وحیانی بررسی کند

یسعی

نگاه فلسفه تاریخی به سیاست وحیانی





۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تحول درون» ثبت شده است

بهار

این مطلب با تاکیدبر دعای تحویل سال، رابطه‌ی تحول درونی و بیرونی را موضوع سخن قرار داده است.

 

همه‌ی دلنشینی دعای تحویل سال یک‌طرف، و مفاهیم عالی مندرج در آن طرف دیگر است. ما با دعای تحویل سال، خاطره‌ها داریم، اما همین دعا خاطر ما را به یک امر بسیار کلیدی معطوف می‌کند که شاید چندان بدان اِشعار نداشته باشیم؛ و آن امر کلیدی چیزی نیست جز: «تحول».

عالَم، عالَمِ تحولات است. جهان و هستی همواره در حال دگرگونی است؛ چه بخواهد و چه نخواهد. قاعده‌ی هستی، تحول است و از آن اجتنابی نیست. آن‌چه برای اختیار و اراده‌ی انسان در این میان می‌ماند، سمت‌وسو و جهت تحول است. آدمی می‌تواند در جهانی که همواره تحول در آن اتفاق می‌افتد، سمت‌وسوی تحولات خودش را انتخاب کند و برای تحولات خودش جهتی را برگزیند.

نکته‌ی مهم دیگری نیز در این میان وجود دارد: در عالمی که همواره در حال تحول و دگرگونی است، تحولات بیرونی، صرفا نشانه و مقدمه و طریق و مدخلی برای تحول درونی هستند. به‌بیان‌روشن‌تر، تحولات ابر و باد و مه و خورشید و فلک برای آن است که انسان به تحول برسد؛ هدف، تحول و دگرگونی‌ای است که در انسان باید بیافتد. هدف، انقلابی است که در درون انسان می‌تواند واقع شود و آدمی می‌تواند با گزینش سمت‌وسوی تحولات و دگرگونی‌ها، به انقلاب درونی راه پیدا کند و به هدف خلقت نائل آید. این نگاه به هستی، نگاهی آیه محور و آیاتی است. همه‌ی عالم، آیاتی هستند که انسان را به هدف خلقت رهنمون می‌کنند و انسان با پذیرش و مدیریت سمت‌وسوی تحولات، به دگرگونی و انقلاب باطنی راه پیدا می‌کند و باطن هستی - مرحله‌به‌مرحله - از وی حجاب برمی‌گیرد و خود را بر وی - اندک‌اندک - عیان می‌سازد.

لذا اگر اشتغال به مشاهده‌ی تحول بیرون، ما را به تحول درون منتهی نسازد، مشغول لغو و لهو بوده‌ایم و انسانیت انحصاری خویش را به‌کار نگرفته‌ایم. اگر بهاری در دَوَران زمین و گردش به‌دور خورشید بیاید و در این گذر ایام، راهی به باطن خویشتنِ‌خویش نیابیم و حجابی از ملکوت عالم برنگیریم، اسیر خسرانیم.

و نکته‌ی آخر این‌که، اگر بهاری در تکامل و تکوّن تاریخ که آن را با نام مبارک انقلاب اسلامی می‌شناسیم - بیاید و ما از این حادثه، صرفا قصه‌های پرغصه بشنویم و باطن آن را بر خویش عرضه نکنیم، از این بهار سهمی نبرده‌ایم و باز در خسران خویش باقی مانده‌ایم. آمدن بهار طبیعت، نشانه و مقدمه و طریق و مدخل توجه به بهاریست که در تکامل و تکون تاریخ در عصر ما واقع شده و عالم، به دوران جدید خویش وارد شده است و امکان سیر و صعود بیش‌ازپیش را برای انسان‌هایی که به لغو و لهو پشت می‌کنند، فراهم آورده است. این عروس نوپا، حجاب برانداخته و منتظر چشم‌های بینایی است که ریشه‌های حقیقی این واقعه‌ی زمینی را در ملکوت عالم به تماشا بنشینند. 

یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۳۸