این مطلب دو تعریف رایج از فلسفهی سیاسی را توضیح میدهد.
این پرسش قابل طرح است که آیا فلسفهی سیاسی یک حوزهی مطالعاتی است یا یک رشتهی علمی تخصصی (دیسیپلین)؟ برای پاسخ به این پرسش، مروری خواهیم داشت در تعاریف ارائهشده توسط اندیشمندان مختلف در رابطه با فلسفهی سیاسی.
لزلی ژاکوب (Lesley Jacobe) معتقد است: «فلسفهی سیاسی به مسائل مربوط به آنچه اخلاق سیاسی مینمایم، میپردازد». اخلاق سیاسی از نظر وی، صحبت دربارهی شکل آرمانی حاکمیت سیاسی و قلمرو و ماهیت آنچه حکومت باید انجام دهد، است.
جین همپتون (jean hampton) موضوع فلسفهی سیاسی را صحبت دربارهی جوامع سیاسی میداند. یعنی پاسخ به اینکه جامعهی سیاسی چیست؛ یک جامعه باید چگونه باشد تا بتوان آن را جامعهی سیاسی نامید؟ وظیفهی فلسفهی سیاسی از نظر همپتون، درک شالودهی دولتها در عمیقترین لایهها و توجیه اخلاقی آنهاست؛ لذا میتواند چگونگی سربرآوردن یک جامعهی سیاسی، ملاک و معیار تمیز جامعهی سیاسی خوب از جامعهی سیاسی بد را توضیح دهد.